پینوکیو
گوی های خوشمل برای گلکم
مادرانه
امین در کنار عروسک ها
دلنوشته های مادرانه
محمدامینم , ستاره ی درخشانم امروز که از خواب بیدار شدم و صورت همچو ماه تو را در کنارم دیدم به یاد آوردم روز های زیبایی را که با هم سپری کردیم . روز هایی که پر بود از خاطرات شیرین من و تو, روزهایی که هیچوقت فراموش نمی شوند. روزی که تو به دنیا آمدی را هیچوقت فراموش نمی کنم , آن روز که برای اولین بار دستت را در دستم گرفتم بهترین و شیرین ترین لحظه در زندگیم بود و تو چون زیبا فرشته ای آرام در کنارم خوابیده بودی. محمد امینم , عزیز دلم , روز هایی که در انتظار بزرگ شدنت لحظه شماری کردم , روزهایی که چشم از خواب باز کنی و بهترین ها را برای مادر هدیه دهی . لبخند زیبایت را , تنها نشستنت را , چهار دست و پا راه رفتنت را...
نویسنده :
مامان جون محمدامین
17:54
مثل پرنده
مانند پرنده باش که روی شاخه می نشیند و احساس می کند که شاخه می لرزد. ولی به اواز خود ادامه می دهد چرا که مطمئن هست بال و پر دارد. زندگی کن حتی اگر بهترین هایت را از دست داده ای . زیرا این زندگی است که بهترین های دیگر را برایت می سازد. بیچاره سنگی که از دست کودکی به سمت قناری رها می شود ,نمی داند بال قناری را بشکند یا دل کودک را... ...
نویسنده :
مامان جون محمدامین
17:53